بوی ریحان

هرچه گفتیم جز حکایت دوست،در همه عمر از آن پشیمانیم...

بوی ریحان

هرچه گفتیم جز حکایت دوست،در همه عمر از آن پشیمانیم...

پیامبر دلتنگی...

دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۳۱ ق.ظ

در تمام وقت هایی که دلم هوایی شده عشق کسی باشم،پای یک شعر در میان بوده که دلم خواسته همان موقع مخاطب آن شعر باشم،دلم خواسته همان آن همان لحظه معشوقه ی کسی باشم که دارد آن شعر را برایم می خواند.این موقع شب پای این شعر در میان است:
موهات کهکشون و چشمات ستاره هاتن
منظومه های شمسی جفت گوشواره هاتن
کی بین مهربونا مث تو مهربونه
نامهربونی با تو بد نیس بدشگونه...

  • ۹۴/۱۱/۰۵
  • الهام باقری

نظرات (۱)

  • علی خاکباز
  • چه عاشقانه برایت غزل سرودم و تو
    چه بی ملاحظه گفتی: چقدر بی کاری...
    پاسخ:
    امشب بمان دوباره برایم غزل بگو
    بارانی ام برای هوایم غزل بگو
    دیگر کسی به گریه های شبم دل نمی دهد
    با وزن های هق هق و هایم غزل بگو
    من عاشق تمام غزل های مرده ام
    یک شب بیا برای عزایم غزل بگو!



    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی