عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت..
داشت غیبت فلانی را می کرد :"نمی دونم والا این چه نمازیه که میخونه،با یه عالمه آرایش!اصن فکر نکنم وضو بگیره همینطوری الکی مثلا میخواد بگه منم نماز میخونم!!" خواستم برایش توضیح بدهم من هم گاهی آرایش دارم،گاهی لاک روی ناخنم دارم و قبل از اینکه لاک بزنم و آرایش کنم وضو گرفته ام.خواستم بگویم نماز خواندن یک امر دلی است که گاهی می افتد توی دل یکی و آن یکی میلش می کشد همان یکبار را هم که شده به نماز بایستد،خواستم بگویم همین طرز تفکر باعث شده خیلی اوقات نمازم را توی جمع نخوانم و آن را بگذارم برای وقتی که برگشتم خانه تا امثال تو بقیه ی گناه هایی که انجام می دهم را به نماز خواندنم ربط ندهند.خواستم بگویم همه ی ما آدمیم با یک عالمه خطا...همه ی این حرف ها را خواستم بگویم اما نگفتم چون از جمله قاضی هایی بود که یکطرفه به قاضی میرفت.از آنها که نماز و روزه و چادر و حجابشان را می کنند توی چشم خلق الله و خیال می کنند ته بهشتی های خدان...
- ۹۴/۰۸/۱۲