بی مایه فتیر است.
نشستیم با امیرحسین حساب کردیم که ما و دیگر همکاران هم درآمد خودمان توی ساختمان، هر ماه میانگین 100ساعت کار میکنیم،با حقوق تقریبی 600تومان.بعد از من پرسید که دکتر ط امروز چند ساعت کار کرده؟جواب دادم 7ساعت،پرسید چند تومان درآورده؟جواب دادم:4میلیون.یک سکوت طولانی حاکم شد با لب و لوچه ی کج و معوج شده،گفت ینی یه تومن بذاری روش میشه پول ماشین من.اما اینجا پایان کار نبود،ماجرا وقتی برایش بغرنج تر جلوه کرد که با ماشین حساب گوشی ام دینگ دینگ صدا تولید کردم و گفتم:می کنه به عبارتی ماهی پنجاه میلیون.تازه بدون درآمد بیمارستان.یه کم همدیگر را بر و بر نگاه کردیم.سعی کردم خودم را و او را قانع کنم.گفتم تمام اون وقتایی که ما به بطالت می گذروندیم اینا داشتن درس می خوندن خب.گفتم اینا دارن کار میکنن،چند سال زحمت کشیدن،حرصت از اونایی بگیره که یه شبه بی هیچ زحمتی یه اختلاس تپل می کنن و آب از آبم تکون نمیخوره.
- ۹۴/۰۸/۱۹