بوی ریحان

هرچه گفتیم جز حکایت دوست،در همه عمر از آن پشیمانیم...

بوی ریحان

هرچه گفتیم جز حکایت دوست،در همه عمر از آن پشیمانیم...

غریق نجات من..

پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۲ ق.ظ

یه بار نوشته بودم :

"خوبه که آدم یه چیزی و از دار دنیا داشته باشه که وقتی داره غرق میشه بهش چنگ بزنه" 

حال اون روزم و یادم نیست.یادم نیست که کدوم موج وحشی داشته من و توی خودش غرق می کرده.حتما هی چنگ انداختم به اینور و به اونور و هیچی نبوده که دستم و بگیره..بعدش غصه خورده بودم و اینو نوشته بودم.

حالا بازم می نویسم:

"خوبه که آدم یه چیزی و از دار دنیا داشته باشه که وقتی داره غرق میشه بهش چنگ بزنه" 

ولی حالا دیگه این جمله هه فقط در حد یه حسرت نیست،آرزو نیست..از اون جمله کاشکی دارا نیست...بازم اون غرق شدنه هست،تا آخر عمر هر آدمی یه لحظه هایی هست که حس می کنه داره غرق میشه...منم از اون لحظه ها دارم هنوز..ولی حالا دیگه یه چیزی و پیدا کردم که بهش چنگ بزنم...دستم و می گیره حتما...

  • ۹۵/۰۳/۰۶
  • الهام باقری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی